1395/01/25
1395/01/25
اصطلاح «اختلال رفتاری» واژه ای بحث انگیز و منشاء اختلاف نظرهای بسیاری است که با توجه به نیاز جدی متغیر های پژوهشی به شفافیت، صراحت و خالی از ابهام بودن، لازم است. هر چند کوتاه و مختصر آن را مورد بررسی قرار داده شود. طبقه بندی اختلالات کودکان این سؤال را مطرح می کند که «چند نوع اختلال وجود دارد؟» سؤال اساسی در همه گیر شناسی این است که چه تعداد از کودکان در جمعیت کلی دچار این اختلالات هستند همچنین همه گیر شناسی با تشخیص علل یا عوامل همراه با انتشار اختلالات در جمعیت نیز سر و کار دارد (کار، 1999).
اختلالات رفتاری طیف وسیعی از مشکلات کودکی را از رفتارهای پرخاشگرانه و تکانشی تا رفتارهای افسرده گونه و گوشه گیری را در بر می گیرد کودکان با اختلالات رفتاری بنا بر ماهیت رفتارهایشان احتیاجات روانی، تربیتی و آموزشی متفاوتی با سایر کودکان دارند لذا برای آموزش، تربیت و ترمیم رفتارهای آنان لازم است. چگونگی طبقه بندی این اختلالات را با توجه به انواع و دشواری های رفتاری آنان تعیین می شود. درباره چگونگی طبقه بندی اختلالات رفتاری، اختلاف نظرها و بحث های گوناگون و فراوانی وجود دارد. اشکالات طبقه بندی اختلالات رفتاری بنابر علل زیر می باشد:
علل متفاوتی می تواند زیر بنای مشکلات رفتاری مشابهی باشد و در مقابل انواع متفاوت مشکلات رفتاری می تواند از علل مشابهی حاصل آمده باشد.
فراوانی و تنوع رفتارهای ناسازگارانه بسیار گسترده است.
چگونگی شروع این گونه رفتارها و کیفیت رشد و پیشرفت آنان متفاوت است.
میزان و درجه رشد آنان مختلف است.
چگونگی پاسخ دهی این گونه رفتارها با روش های درمانی متفاوت می باشد.
همچنین سؤالاتی مانند: سودمندی و دسته بندی اختلالات رفتاری چیست؟ کدام نشانه های رفتاری مرضی و واقعی در کدام یک ساختگی و زودگذر است؟ کدام متغیر از اهمیت خاصی برخوردار می باشند و باید مورد توجه قرار گیرد؟ و سؤالاتی مشابه اینها که در متون این رشته فراوان به چشم می خورد، خود نیز از عوامل مهمی در دشواری دسته بندی این رده از کودکان به شمار می آید.(کاکاوند،1385)
انواع اختلالهای رفتاری
انواع مختلفی از اختلالات در منابع مختلف ذکر شده است که مهمترین آنها عبارتند از:
الف. اوتیسم: یکی از شایعترین اختلالهای روانپزشکی کودکی اوتیسم میباشد. علیرغم دامنه وسیع رفتارهایی که بهوسیله واژه اوتیسم پوشش داده میشود، تقریبا چهار نشانه وجود دارد که بهطور غیرقابل تغییر مورد تأکید است: انزوای اجتماعی، عقبماندگی ذهنی، نقایص زبانی و رفتارهای کلیشهای. این کودکان از هر تماس اجتماعی کنارهگیری میکنند؛ وضعیتی که در تنهایی افراطی اوتیسم نامیده میشود. از نظر ارتباط اجتماعی، اوتیسم را میتوان به سه طبقه فرعی تقسیم کرد:
ب. اختلال بیشفعالی – کمبود توجه: یکی از مشکلات نسبتا شایع کودکان دبستانی است. از برجستهترین ویژگیهای این اختلال، بیقراری افراطی و فراخنای توجه بسیار ضعیف است که به رفتار فاقد سازمان و هدف منجر میشود. این نوع کودکان در پیگیری آموزش و به پایان رساندن تکالیف مشکلات عدیدهای دارند. آنها اغلب نمیتوانند حتی به یاد آورند که باید چهکار کنند. مطالعات اخیر پیرامون هوشبهر این کودکان نشان میدهد که هوش این کودکان از توزیع بهنجار متفاوت نیست، به این معنی که پیوستار هوشی آنها از سرآمدی (هوشبهر 115 به بالا) تا عقبماندگی ذهنی شامل میشود.
پ. اختلال سلوک: نوع دیگر از رفتارهای پرخاشگرانه که اغلب پیامدهای آن جدیتر از بازی نافرمانی است، اختلال سلوک نام دارد. این افراد به هنجارهای اجتماعی و قواعد رفتاری که متناسب با سن آنهاست، آشکارا بیاعتنا هستند. برخی از آنها پرخاشگرند، نزاع میکنند، از داخل یا خارج از خانه دزدی میکنند. دروغ میگویند، دیگران را تهدید میکنند، از خانه و مدرسه فرار میکنند، در سنین اولیه درگیر مسائل جنسی میشوند، به عضویت گروههای بزهکار درمیآیند، اموال دیگران را از بین میبرند و معمولا چنین کودکانی دوستی نداشته و یا دوستان بسیار اندکی دارند.
ت. اختلال لجبازی – نافرمانی: در این اختلال، کودک به شیوهای منفیگرایانه، خصمانه و توام با نافرمانی در مقابل اشکال قدرت عمل مینماید. اما برخلاف اختلال سلوک، این رفتارها منجر به نقض جدی قانون و پایمال شدن حقوق دیگران نمیشود. برجستهترین ویژگیهای تشخیصی این اختلال عبارتند از: جر و بحث کردن با بزرگسالان، بیاعتنایی به دستورات، ایجاد مزاحمت برای دیگران، کینهتوزی و پرخاشگری و سرزنش دیگران.
ث. اختلال تیک: یک فعالیت حرکتی یا صوتی است که بهطور ناگهانی، سریع، نمودکننده، غیرموزون و کلیشهای اتفاق میافتد. افرادی که تحت تاثیر تیک قرار دارند، معمولا آن را غیرقابل مقاومت تلقی میکنند اما میتوانند آن را برای مدت نسبتا طولانی متوقف سازند. همه شکلهای تیک تحت تاثیر فشار روانی بدتر میشوند و در جریان فعالیتهای مورد علاقه و لذتبخش رو به کاهش میگذارند. تیکهای حرکتی و صوتی را میتوان به انواع ساده و مرکب تقسیم کرد. تیکهای حرکتی ساده شامل پلک زدن، تکان دادن گردن، بالا انداختن شانه، و شکلک درآوردن است. تیکهای صوتی ساده عبارتند از: صاف کردن گلو، خرخر کردن، بالا کشیدن بینی و فین کردن و پارس کردن است. تیک حرکتی مرکب شامل حرکات بیانگر چهرهای، پریدن، لمس کردن و پا به زمین کوبیدن است. تیکهای مرکب عبارتند از: تکرار کلمات یا عبارات خارج از متن، هرزهگویی، مکررگویی و پژواکگویی.
بیشتر اختلالات تیک گذرا هستند و تحت درمان دارویی برطرف میشوند.
ج. فوبیها(ترسهای مرضی): ویژگی اصلی ترسهای مرضی، وجود ترس آشکار و مداوم از اشیاء یا شرایط خاص است. ترسهای مرضی با سنین مختلف رشد کودکان ارتباط دارند. معمولا نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به این اختلال به این موضوع شناخت کافی دارند که ترسهای ایشان غیرمنطقی است ولی این مساله ممکن است در مورد کودکان صادق نباشد. کانون ترس ممکن است پیشبینی آسیب دیدن از شی یا موقعیت مورد نظر باشد. اضطراب و ترس در کودکان ممکن است با گریه، بیقراری، سفت کردن اعضای بدن یا محکم چسبیدن ابراز شود. لازم به ذکر است ترس یا اجتناب باید به اندازهای شدید باشد که باعث پریشانی در فرد شده و با عملکردهای مختلف او تداخل نماید.
در نوع دیگر از ترسهای مرضی که با بافت ترسهای خاص متفاوت است، نوعی کنارهگیری افراطی از افراد غیرآشنا وجود دارد که این امر باعث میشود این کودکان در تماسهای اجتماعی روزانه دچار مشکل گردند. فوبی اجتماعی، ترس شدید از موقعیتهای اجتماعی ویژه و پرهیز از آنهاست. رایجترین محرکهایی که فوبی اجتماعی را ایجاد میکنند عبارتند از: صحبت کردن در جمع، تعامل در موقعیتهای اجتماعی، خوردن، نوشیدن و نوشتن در جمع و استفاده از توالت عمومی. (کاکاوند،1385 )
طبقه بندی اختلالات رفتاری از دیدگاه های متفاوت الف) گروه بندی بر اساس مزاج
بقراط (460-377 قبل از میلاد) پزشک و دانشمند یونانی که به پدر پزشکی شهرت دارد و نیز بنیان گذار روش های عینی و دقیق مانند شرح حال نگاری در تشخیص و درمان نا بهنجاری های روانی و اختلالات رفتاری می باشد، احتمالاً اولین کسی است که اختلالات رفتاری را به ترشحات بدن نسبت داده است. بقراط معتقد بود که اختلالات روانی و رفتاری به علت آسیب مغزی یا بیماری های مغزی و یا زیاد شدن نسبت به یکی از ترشحات بدن یا اخلاط چهار گانه (دموی یا خونی، صفراوی، سوداوی و بلغمی) ایجاد می شود. بقراط عقیده دارد این چهار خلط به طور عادی در مقاطعی از دوران رشد انسان غالب است و لذا هر دوره ویژگی مزاجی خاصی را بر عهده دارد و نیز احتمال ثبات یا اختلال در هر دوره می رود.اظهار نظرهای دیگر نیز در ارتباط با ساختمان فیزیکی و زیستی بدن انسان و رابطه آن با بیماری های روانی و اختلالات رفتاری مطرح شده است از آن جمله طبقه بندی کرچمر شلدن در این خصوص میباشد. این دانشمندان معتقدند افرادی که دارای ساختمان یا اسکلت بندی بدنی خاصی هستند، شخصیت و ویژگی های رفتاری خاصی نیز دارند و به لحاظ ساختمان بدنی آنان، میزان تأثیر پذیری شان نسبت به هنجارهای روانی متفاوت است. (نراقی و نادری، 1374).
ب) گروه بندی بر اساس رفتارهای اولیه و ثانویه
از دیگر طبقه بندی هایی که در زمینه اختلالات رفتاری مطرح شده است، تقسیم اختلالات رفتاری به انواع اولیه و ثانویه می باشد. بدین معنا که کودکان با اختلالات رفتاری از اوان زندگی با رفتارهایی سازش و تطبیق یافته اند که متناسب با سن تقویمی و سن عقلی آنان می باشد. به عبارت دیگر توانایی سازش و تطبیق محیطی را ندارند و چنین به نظر می رسد که رشد رفتاری آنان در مراحل پائین تری متوقف شده است. کودکان با اختلالات رفتاری ثانویه، کسانی هستند که در ابتدای زندگی دارای رشد طبیعی بوده اند اما در مقطعی از زمان به دلایل مختلف جسمی یا فشارهای روانی، رفتارهای آنان به مراحل پائین تر رشد بازگشت می کند و نشانه هایی از وابستگی و مشکلات رفتاری در آنان تظاهر می نماید. (میلانی فر، 1374).
ج) گروه بندی بر اساس سن
بر اساس سن نیز طبقه بندی دیگری از اختلالات رفتاری شده است. به عبارت دیگر برای هر دوره سنی رفتارهای انحرافی غالبی را مشخص کرده اند که در ذیل ذکر می گردد.
1-دوره اول کودکی (تولد تا 3 سالگی)
واکنش های رفتاری بیمارگونه کودکان در این دوره اکثراً از نوع واکنش های روان تنی مثل ناراحتی های گوارشی (اسهال، دل درد، یبوست و بی اشتهایی)، تنگی نفس، تهوع، استفراغ می باشد.
2-اختلالات رفتاری دوم (4 تا 6 سالگی)
اختلالات رفتاری در این دوره بیشتر به صورت ترس، انواع عادات نا مطلوب مثل جویدن ناخن، مکیدن انگشت، شب ادراری، پرخاشگری و تخریب اسباب بازی، یا لوازم منزل، بی خوابی و بی اشتهایی می باشد.
3-اختلالات رفتاری دوره سوم کودکی ( 7 تا 11 سالگی)
اختلالات این دوره بیشتر به صورت دروغگویی، امتناع از رفتن به مدرسه، لکنت زبان و انواع تیک ها (پرشهای بی اراده عضلانی) می باشد.
4- اختلالات رفتاری دوره نوجوانی (12 تا 14 سالگی)
اختلالات رفتاری در این دوره بیشتر در ارتباط با انجام تکالیف مدرسه و برآوردن توقعات و انتظارات تحصیلی از طرف معلم و والدین و همچنین رفتارها و اعمال غیر اجتماعی می باشد.
5- اختلالات رفتاری در دوره بلوغ و جوانی (15 تا 20 سالگی)
بیشتر ارتباط با داشتن اختلاف سلیقه و عقیده با نحوه زندگی و ارزش های والدین است(نراقی و نادری، 1374).
د) گروه بندی بر اساس سبب شناسی
این حیطه به دو قسمت تقسیم می شود:
1-اختلالات رفتاری با زیر بنای ارگانیکی یا جسمی
2- اختلالات رفتاری با زیر بنای روانی و بدون مشکلات جسمی
در اختلالات رفتاری که منشاء عضوی دارند مشکلات رفتاری به علت آسیب یا بیماری های مغزی و یا اختلال در وظایف غدد مترشحه داخلی و مانند آن بوجود می آید. البته باید توجه داشت که در بحث اختلالات رفتاری، مسائل عقب ماندگی های ذهنی و مشکلات مربوط به آن مورد توجه است. پس ازانجام آزمایشات و معاینات کامل، اگر بررسی ها نشان دهد که اختلالات رفتاری زیر بنای ارگانیکی دارد سریعاً بایستی به برطرف کردن علت آن مبادرت نمود.
اگر آزمایشات و معاینات و بررسی های جسمی مشکلی ارگانیکی را بر ملا نسازد، در این صورت اختلالات رفتاری ریشه روانی دارد و باید از طریق درمان های روانی مناسب برطرف گردد.
و) گروه بندی از دیدگاه متخصصان آموزش و پرورش
به طور خلاصه، از دیدگاه آموزشی اختلالات رفتاری در چهار دسته جای می گیرند:
بی نظمی در سلوک
اضطراب و گوشه گیری
رفتارهای نامناسب و نا پخته
رفتارهای ضد اجتماعی (به نقل از نراقی و نادری، 1374)
انواع اختلالات رفتاری
اختلال بیش فعالی/کمبود توجه
طبق چهارمین ویراستار راهنمای تشخیصی و آماری اختلات روانی (DSM-IV) اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی (ADHD)، یک الگوی ثابت بی توجهی و بیش فعالی است. که فراوانتر و شدیدتر از آنچه کودکان با سطح رشد مشابه است میباشد. بعضی از علائم باید قبل از 7 سالگی ظاهر شوند، هر چند تشخیص بعضی از کودکان سالها پس از آنکه علائم آشکار بوده است ظاهر میگردد. تخریب باید حداقل در دو زمینه وجود داشته باشد و تداخل در کار کرد متناسب با رشد باید در زمینه های اجتماعی، تحصیلی یا کاری روی دهد. این اختلال نباید در جریان اختلال فراگیر رشد، اسکیزوفرنی یا سایر اختلالات پیسکوتیک روی دهد و اختلال روانی دیگر توجیه بهتری برای آن نباشد. این اختلال شایع است، در پسرها بیشتر از دخترها دیده می شود و در مدرسه و خانه موجب آشفتگی می گردد. این اختلال با میزان توجه کوتاه نا متناسب از نظر رشدی یا ویژگی های نا متناسب با سن بیش فعالی یا رفتار تکانشی، یا هر دو مشخص است. طبق چهارمین چاپ راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-IV) تشخیص با تائید علائم متعدد در زمینه بی توجهی یا بیش فعالی تکانشگری، یا هر دو به عمل می آید. به این ترتیب ممکن است کودکی فقط با علائم بی توجهی یا با علائم بیش فعالی و تکانشگری اما نه بی توجهی، مشمول این تشخیص گردد. بعضی از کودکان در هر دو بعد علا ئم متعدد نشان میدهند. مطابق آن ( (DSM-IV سه نوع فرعی اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه منظور کرده است:
عمدتاً نوع بی توجهی، عمدتاً نوع بیش فعال – تکانشگر و نوع مختلط، یک ملاک تشخیص دیگر ((DSM-IV، وجود علائم در دو یا چند موقعیت، نظیر مدرسه، خانه یا محیط کار است. (کاپلان و سادوک،1379 (
ملاکهای تشخیصی ((DSM –IV برای اختلال بیش فعالی/کمبود توجه، بی توجهی، که حداقل در 6 مورد از موارد زیر به مدت 6 ماه مشاهده میشود:
- غالباً ازتوجه کافی به جزئیات در میماند یا در کار تحصیلی، کار یا سایر فعالیتها اشتباهات ناشی از بی دقتی مرتکب میشود.
- غالباً از حفظ توجه بر روی تکالیف یا فعالیتهای مربوطه به بازیها ناتوان است.
- غالباً به نظر میرسد وقتی مستقیماً با او صحبت میشود گوش نمیدهد.
- غالباً دستورالعملها را کامل اجرا نمیکند، کار درسی، وظایف و تکالیف محیط کار را تکمیل نمی کند (نه به دلیل رفتار مقابلهای یا نفهمیدن دستورات).
- غالباً در سازماندهی تکالیف و فعالیتها ناتوان است.
از تکالیفی که نیازمند فعالیت ذهنی مستمر است اجتناب میکند، نفرت دارد، یا در اقدام به آن مردد است (مثل کار درسی در مدرسه یا تکالیف خانگی).
- غالباً اشیاء لازم برای انجام تکالیف و فعالیتها را گم میکند (مثل تکالیف درسی، مداد کتاب یا وسائل آموزشی).
محرکهای برونی غالباً حواس او را به آسانی پرت میکند.
در فعالیتهای روزمره غالباً فراموشکار است
خرید و دانلود محصول1395/02/13
این تحقیق به بررسی آسیب های روانشناختی افسردگی و خودکشی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد اهرم ( بوشهر ) در سال 1390 می پردازد . هدف از انجام این تحقیق این است که ببینیم آیا بین آسیب های روانشناختی افسردگی ، خودکشی و سلامت روانی از دید دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان اهرم رابطه وجود دارد . روش تحقیق از نوع علی – مقایسه ای است . حجم نمونه 150 نفر می باشد که برای رسیدن به هدف فوق ، از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس استفاده شده است . برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه پرسشنامه نگرش نسبت به خودکشی و سلامت عمومی استفاده شده است . یافتههانشان داد که بین تعیین میزان خودکشی در دانشجویان دختر و پسر ، بین دختران و پسران از نظر سلامت روانی آنها و کارکرد اجتماعی تفاوت های معناداری وجود ندارد . بین علائم جسمانی ، علائم اضطرابی و خودکشی ، رابطه معناداری وجود دارد .
مقدمه
روان شناسان در دهه های اخیر در بررسی اختلالات رفتاری و انحرافات به این نتیجه رسیده اند که بسیاری از اختلالات و آسیب ها در ناتوانی افراد در تحلیل صحیح و مناسب از خود و موقعیت خویش ، عدم احساس کنترل ، و کفایت شخصی جهت رویارویی با موقعیت های دشوار و عدم آمادگی برای حل مشکلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب ، ریشه دارد . بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگی های روز افزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی ، آماده سازی افراد به خصوص نسل جوان جهت رویارویی با موقعیت های دشوار امری ضروری به نظر می رسد . در همین راستا روان شناسان با حمایت سازمان های ملی و بین المللی ، جهت پیشگیری از بیماریهای روانی و ناهنجاریهای اجتماعی را در سراسر جهان و در سطح مدارس آغاز نموده اند ( طارمیان و همکاران 1378 ).
یکی از اختلالات روانی که همواره از ابتدای خلقت انسان تا به حال وجود داشته افکار خودکشی بوده که روانشناسی معروف آدلر میگوید: خودکشی حرکت جبرانی شدید است که در برابر اعتراضات، از فرد بروز میکند. گویی فرد نیاز دارد که بر اطرافیان تسلط یابد و احساس کهتری خود را کاهش دهد. نوجوان مرگ برای آن انتخاب میکند که ارزش خود را به اطرافیان نشان دهد. (خدیویزند، 1374، ص 54) «اشنایدمن» در تعریف خودکشی میگوید: خودکشی عملی است که به منظور خلاص شدن از یک مسئله، بنبست، مشکل و بیرون آمدن از یک دوراهی، بحران و وضعیت غیر قابل تحمل صورت میگیرد. (اشنایدمن، ترجمهی فیروزبخت، 1378، ص 136) همانگونه که بررسیها نشان میدهند، خودکشی عملی است که فرد به دست خود و به عنوان یک اقدام ارادی و به طور عمدی با هدف از بین بردن خود، انجام میدهد. اگر چه عوامل زیربنایی، که شخص را وادار کرده تا خود را از بین ببرد ممکن است برای خود شخص نامفهوم باشد و حتماً لازم نیست که فرد آنها را کاملاً خوب شناخته باشد، عمل و اقدام به خودکشی به عنوان یک اقدام ارادی و عمدی مد نظر قرار میگیرد. (فرقانی رئیسی، 1374)
2-1-بیان مسئله
مرگ ناشی از خودکشی که در سنین بین 20 تا 30 سالگی روی میدهد، خودکشی دورهی جوانی نام میگیرد. فشارهای خانوادگی، جدایی از والدین، مردودی، عشقهای دورهی نوجوانی، و حتی وابستگی به جنس موافق، گاهی بهعنوان عامل، نقش پیدا میکند. در اقدام به خودکشیها معمولاً 50٪ درصد آن انجام میپذیرد. جوانان در واقع قصد کشتن خود را ندارند بلکه آنها به تهدید و اقدامات تازه دست میزنند تا توجه اطرافیان را جلب کنند. حتی در این مواقع نباید سادهاندیشی کرد و جوان را مورد تمسخر قرار داد یا بیاعتنا از مسئله گذشت. زیرا بیان خودکشی میتواند نشانهای از افسردگی یا فریاد « کمکخواهی» باشد. نوع اقدامات جوانان معمولاً خوردن قرص یا پرت کردن خود از بلندی است. هدف آنها میتواند رها سازی خود از فشارهای محیطی و اجتماعی که بهنحوی آنان را عذاب میدهد یا جلب توجه یا محبت و رسیدن به خواستهای نامعقول از طریق دیگران باشد. همچنین خودکشی ممکن است بهدلیل انتقام جویی، یا حفظ عابرو یا احساس ناامیدی در زندگی انجام شود.
لذا پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این سوال است که آیا بین خودکشی و سلامت روانی رابطه وجود دارد .؟
3-1-اهمیت و ضروت تحقیق
امروزه در سراسر جهان بر اهمیت بهداشت روانی تأکید می شود و روز به روز با انجام تحقیقات وسیع و گوناگون اهمیت و نقش آن در زندگی فردی . اجتماعی آشکارترمی گردد. به طوری که سال 2001 میلادی از طرف سازمان بهداشت جهانی ، تحت عنوان سال جهانی «بهداشت روانی » اعلام گردید . سازمان مذکور در این سال شعار « غفلت بس است ، مراقبت کنیم » را جهت آشکارتر ساختن موضوع مطرح نمود . ( سازمان بهداشت جهانی ، 2001 )
این امر نشان دهنده آن است که بهداشت روانی موضوعی است که باید در سطح جهان مورد توجه قرار گیرد یکی از دلایلی که در اهمیت این موضوع مطرح است ، شیوع روزافزون ابتلاء به انواع اختلالات روانی در سطح جهان است و دلیل مهم دیگر آن ، اهمیت و ضرورت پیشگیری از بیماری های روانی است می توان گفت عمده ترین هدف بهداشت روانی پیشگیری است و از سه نوع پیشگیری که در بهداشت روانی مطرح می شود پیشگیری اولیه مورد توجه بیشتری قرار دارد . در پیشگیری اولیه جمعیت سالم در جامعه مورد نظر است و تمام اقداماتی که در این حیطی صورت می گیرد در جهت آمادع سازی افراد و فراهم نمودن شرایط مناسب برای زندگی سالم از تماکمی جنبه های جسمانی ، روانی ، اجتماعی می باشد . بنابراین هدف ، افزایش آمادگی و توانایی افراد در برخورد صحیح و مناسب با رویدادهای زندگی می باشد .
بروز خودکشی در میان نوجوانان و جوانان مسئلهای است که ذهن بیشتر روانشناسان، روانپزشکان، والدین، مربیان و مشاوران را به خود معطوف داشته است. هنگامی که جوان یات نوجوانی در مدرسه یا خانه اقدام به خودکشی میکند، مشکلترین وضعیت را برای اطرافیان بهوجود میآورد. مدرسه مجبور است برای نجات دانشآموز به اقدامات فوری پزشکی دست بزند و از طرفی بلافاصله اعضای خانواده را، اگر در دسترس باشند، با خبر کند. وضعیت مدرسه نیز دگرگون شده، گاه واکنش شاگردانی که بهوسیلهی فرد اقدام کننده در جریانند، خود مسئلهساز است. همچنین، اگر خودکشی در منزل اتفاق بیافتد، اقوام دچار سردرگمی شده، اضطرابی شدید پیدا میکنند. برخی از خودکشیها بدون طرح و برنامه است، اما بسیاری از آنها پس از تفکر و برنامهریزی و در پی یک بررسی طولانی روی داده است برای اقدام به خودکشی هرگز نمیتوان علتی واحد را جستجو کرد، ولی تحقیقات نشان داده است که عواملی چون: مشکلات و فشارهای خانوادگی، از دست دادن نزدیکان، بحران هویت، قابل دسترس بودن الکل و مواد مخدر، رد شدن در کنکور یا سایر امتحانات، داشتن نیازها و هدفهای غیر قابل وصول و ... در ارتکاب خودکشی موثر بودهاند. (فونتله، ترجمهی حاجیزاده، 1378، ص 159) با توجه به این که خودکشی اقدامی است که اغلب جوامع آن را منع کرده، بسیاری از مذاهب آن را گناه میدانند و هیچ عملی چنین یادبود تلخ و ماندنی برای دوستان و خویشاوندان برجای نمیگذارد، این اقدام، حیرت، احساس گناه و لکهی ننگی از خود به جای میگذارد که ممکن است خویشاوندان آن را تا دم گور با خود به همراه داشتهباشند. (روز نهان وسلیگمن، ترجمهی سیدمحمدی، 1379، ص 89) لذا حاضر بر آن است تا با شناساندن بیشتر این پدیده و بررسی علل و عوامل بروز آن، راهکارهایی را برای پیشگیری ارایه دهد.از نتایج این پژوهش می توان در دانشگاهها ،مدارس، مراکز مشاوره و ... استفاده کرد.
4-1-اهداف پژوهش
1-4-1-هدف کلی :
بررسی خودکشی و رابطه ی آن با سلامت روانی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد فیروزآباد در سال 1390
2-4-1-اهداف جزئی
تعیین میزان عوامل سلامت روانی در بین دانشجویان دختر و پسر
تعیین میزان خودکشی در دانشجویان دختر و پسر
تعیین علایم جسمانی،اضطرابی،کارکرد اجتماعی افسردگی بر خودکشی
تعیین میزان بیماری های روانی
5-1-فرضیات تحقیق
بین سلامت روانی در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد.
بین خودکشی در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد.
بین سلامت روانی و خودکشی تفاوت معناداری وجود دارد.
بین علائم جسمانی و خودکشی تفاوت معناداری وجود دارد.
بین علائم اضطرابی و خود کشی تفاوت معناداری وجود دارد.
بین علائم کارکرد اجتماعی و خود کشی تفاوت معناداری وجود دارد.
بین علائم افسردگی و خود کشی تفاوت معناداری وجود دارد.
تعداد صفحات : 87
فرمت فایل : Word
خرید و دانلود محصول1395/02/13